- طراحی بدنه مرسدس بنز 770k
- طراحی داخلی و امکانات رفاهی مرسدس بنز 770k؛ برای رهبران
- قوای فنی مرسدس بنز 770k؛ نوآوری خالص
- تعلیق و ایمنی مرسدس بنز 770k؛ نامبر وان
- مرسدس بنز 770 کا در ایران؛ غیبت کبری
بعد از ۹۲ سال، به نظرتان چه چیزهایی میتوانند همچنان جذاب باشند؟ آن هم در دنیای امروز خودرو که هر روز شاهد یک خودروی جدید، یک تکنولوژی جدید و حتی یک کلاس جدید هستیم. شاید بتوان تاریخ خودروسازی را به دورانهای قبل و بعد از جنگ جهانی دوم تقسیم کرد که در دوران پیش از جنگ، خودروهای مرسدس-بنز از هر نظر بهترینهای دوران خود بودهاند، خصوصا که گاهی ابزار دست سیاستمداران شدهاند برای این که به دنیا بگویند: این خودروی برتر برای نژاد برتر است.
خودرویی که در این نوشته دربارهاش خواهید خواند (مرسدس بنز ۷۷۰k)، نسل اول از خودرویی است که شاید اگر هم در دوران کودکی اهل ماشین نبودهاید، آن را در کتاب تاریخ دوران راهنماییتان، هنگامی که آدولف هیتلر و بنیتو موسولینی سوار بر آن هستند، دیده باشید.
اولین نسل از مرسدس بنز ۷۷۰k که با کد اتاق W07 شناخته میشود، از آن بنزهای اصیل و ارزشمند است که در سال ۱۹۳۰ و در دوران ریاست جمهوری پاول فن هیندنبورگ در آلمان معرفی شد. این خودرویِ لوکسِ فول سایزِ قدرتمندِ گران قیمتِ … (و هر صفتی که خوبان همه دارند) در بدو تولد در دولتهای سرتاسر جهان به عنوان خودروی تشریفاتی جای خود را باز کرد.
پس از معرفی نسل دوم در سال ۱۹۳۸، به خودروی تشریفاتی شماره ۱ جبههی متحدین تبدیل شد تا جایی که آدولف هیتلر آن را به سران متحدین جنگ جهانی دوم هدیه میداد و حتی یک نمونه ارزشمند از آن که در اختیار خود هیتلر بوده است، هم اکنون در موزه جنگ کانادا واقع در اتاوا نگهداری میشود.
این خودرو که ادامه دهندهی راه مرسدس بنز تیپ ۶۳۰ بود، تا توقف تولید و معرفی نسل بعدی در سال ۱۹۳۸، به تعداد ۱۱۷ عدد تولید شد و امروز هر کدام از نمونه های آن برچسبهای چند میلیون دلاری دارند؛ میپرسید چرا چند میلیون دلار؟ تعداد بسیاری از این ۱۱۷ تا در جنگ جهانی دوم نابود شدهاند!
پس از دو سال کار شبانه روزی تیم تحقیق و توسعۀ دایملر-بنز، در تاریخ ۶ مارس ۱۹۳۰ و در مجمع مدیریتی این کمپانی بیان شد که W07 بالاخره باید تولید شود و پیش از عرضه به بازار و تا پایان ماه می همان سال، باید تست های پیست نوربرگرینگ را نیز پاس کند. در تاریخ ۶ ژوئن ۱۹۳۰، مدیر اجرایی جدید دایملر-بنز، یعنی ویلهلم کیسل، اظهار داشت که توسعۀ یک خودروی بزرگ جدید برای این کمپانی لازم بود و از این رو، خودروی به روز لوکس جدیدی از مرسدس-بنز، بار دیگر عرضه خواهد شد. کیسل عنوان کرد که لازم به گفتن نیست که این خودرو باید همه استانداردهای مورد نظر دایملر-بنز را پاس کند.
پس از همه این صحبتها، در اکتبر سال ۱۹۳۰ و در Salon de l’Automobil پاریس که زمانی برترین نمایشگاه اتومبیل جهان بود، از مرسدس ۷۷۰ رونمایی شد. این خودرو بزرگترین، سنگینترین و همچنین گرانترین خودروی سواری مرسدس-بنز بود که جایگاه گروه دایملر-بنز را به عنوان برترین خودروساز جهان، تضمین کرد. گروه دایملر-بنز در همان سال و در یک بروشور اذعان داشت که “این خودرو، موجودی است خاص که تولید شده برای سختترین نیازها و برای جمعی از مردان برجستۀ همۀ کشورها که همیشه بالاترین استانداردهای فنی و رفاهی را برای خود میخواهند”.
پس با ما همراه باشید تا به دنبال معرفی یک بدنساز آمریکایی، یک زیباروی انگلیسی و یک کوچولوی میلیون دلاری باواریایی، در چهارمین شماره از نشریۀ رینگ اسپورت به سراغ خودروی موردعلاقۀ پادشاهان دهۀ ۳۰ میلادی برویم.
طراحی بدنه مرسدس بنز ۷۷۰k
وقتی سخن از جنگ جهانی دوم و خودروهای قبل و حین آن میکنیم، یعنی همه چیز با امروز فرق دارد. داریم از دورانی حرف میزنیم که نه استودیوهای طراحی آن چنانی وجود داشته اند، نه همه کس توانایی خرید خودرو داشته است و نه حتی رقابتی جذاب بین خودروسازها در جریان بوده است. هر چیز که از دهه ۳۰ میلادی و خودروهایش بگوییم، شامل تکامل و آماده سازی خودروسازی جهان برای عبور از دوران خودروهای کالسکهای و اولیه و ورود به دنیای خودروهای مدرن است.
البته وقوع جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹، این فرآیند گذار را در اروپا به تعویق انداخت تا نهایتا در دهه ۵۰ میلادی، این انقلاب به وقوع بپیوندد. باید گفت که دور بودن سایۀ جنگ از خاک آمریکا، به نحوی صنعت خودروسازی این کشور را در دوران دهۀ چهل و نیمه اول دهۀ پنجاه میلادی از اروپا جلو انداخت که انگار آمریکاییهای دهه چهلی، از مریخ آمدهاند و اروپاییها، از جاده مخصوص!
نمونه فعلی که از تصاویرش بهره میبریم و قصد داریم حداقل از نظر قد و قواره بررسیاش کنیم، یک ۷۷۰کا سال ۱۹۳۰ است که از آرایش چهار درب کبریوله و اتاق ساخت Voll & Ruhrbeck در برلین بهرهمند است. این خودرو، نه تنها در زمان خودش بلکه الان هم به گقوسه (Größer) بنز معروف است و این اصطلاح دقیقا عکس همان چیزی است که برای بنز ۱۹۰ خودمان با کد اتاق W201 به کار میبریم؛ پدر کلاس C، به بیبی بنز معروف است و پدر جد کلاس S، به بنز بزرگ. بیان معنی لقب این خودرو، حداقل کمک شایانی میکند که بدانیم با چه خودرویی طرفیم.
این آقای خاص، یک خودروی لوکس فول سایز است که برای راحتی هر چه بیشتر سرنشینان، فاصله محوری زیادی دارد و صد البته عرضش، با توجه به مد آن دوران، کم تر از خودروهای لوکس امروزی است و ۷۷۰ را به یک خودروی ۴ نفره تبدیل کرده است.
مشخصا چنین خودروی گران قیمت و لوکسی، باید یک موتور غولپیکرِ فیلافکن نیز داشته باشد که با تکنولوژی های آن دوران، قطعا موتوری خطی است و یک موتور ۸ سیلندر خطی، خود طویل است و این باعث می شود که کاپوت خودرو، بسیار کشیده باشد و فاصله محوری را بسیار افزایش دهد به حدی که کاپوت، طولی در حد و اندازۀ کابین داشته باشد. با این تفاسیر برویم و طواف کنیم ریش سفید بلند قامت را.
مرسدس بنز ۷۷۰کا را به نظرم نباید فقط نگاه کرد بلکه بایستی در او فنا شد؛ از بس که زیباست و ساده و خاص. از جلو که به ایشان نظر بیفکنیم، چیزی پیش چشممان خود نمینماید جز جلو پنجرۀ سنتی مرسدس-بنز که تا دهۀ نود نیز با اشکال مختلف مهمان مرسدس-بنزهای زیبای قرن بیستم بود. البته طرح این جلو پنجره، تقریبا با تمامی بنزهای تاریخ متفاوت است و بجای خطوط عمودی یا افقی، خطوط اریب دارد. در دو طرف این جلو پنجره که در جهت عمودی کشیده است، گلگیرهای جلو، چراغ ها و دیاق سپر قرار دارد.
از گلگیر که بگذریم (که خودش بندی جدا میخواهد)، برای توصیف چراغها، سادهتر از هر چراغی به رسم آن دوران کار شدهاند و مانند جلوپنجره، سپر و قاب شیشه جلو، استیل هستند. سپر نیز در دید من و شما، بسیار ساده به نظر می رسد که البته ۹۲ سال پیش، برای خودش نمادی بوده از زیبایی، پیچیدگی فنی و ایمنی. طبق معمول هر مرسدس-بنز اصیلی (و نه برخی بنزهای امروز که آبرو برند)، روی جلو پنجره، تاج نقرهای مرسدس-بنز به چشم میخورد در حالی که لوگوی دور آبی مرسدس-بنز نیز زیر آن انظار را به خود خیره می کند.
شیشه جلو، باریک است و از قسمت پایین باز می شود تا سرنشینان هوا بخورند. برف پاکهای استیل نیز روی ضلع بالایی شیشه نصب هستند. همینجا تمام شد نمای جلو و ببینید که چقدر ساده بود توصیفش اما چون دریاست، تو یک کلمه میگویی دریا و او با یک خروش، هستی را آب دیده میکند.
قبل از وصف نمای کناری، بیایید از گلگیر جلو بگوییم. تولید چنین انحنای زیبایی آن هم در دهۀ ۳۰ میلادی، یعنی آن که مردان آلمانیتبار پیش از آن که جنگاوران بیرحمی باشند، هنرمندانی بودهاند یکتا و صنعتگرانی بیهمتا. گلگیر جلو آن چنان اعجاب انگیز است که از جلو، عرض کم کاپوت مرسدس بنز ۷۷۰k را پوشش میدهد و از کنار، سعی دارد بگوید من در بعد عمود، اصلا اندازهای ندارم.
نمیدانم توصیف این المان اصلا فایدهای دارد یا باید برای کسب فیض شما را دعوت کنم به تماشای تصاویر اما هر چه که هست، ترکیب کاپوت طویل، جلو پنجرۀ کشیده و چرخ های زاپاس روی گلگیرهای هر طرف، Pieceی است از Art که چشم از تماشای رخش خسته نمیشود و زمان در محضرش، از حرکت باز میایستد. علی ای حال، گلگیر جلو خودش دنیایی از حرف است و من نوعی نمیتوانم بر آن احاطه پیدا کنم. پس دعوتتان میکنم به تماشای تصاویر؛ البته یادتان نرود ادامه نوشته را نیز بخوانید!
حالا که شاید جرعه ای از این دریا را نوشیده اید و در دیگ عشق ۷۷۰ جوشیده اید، بیایید برویم سراغ نمای جانبی. گلگیر جلو، کشیده و بلند، رکاب استیل کمی کوتاهتر از آن و گلگیر عقب کوچک مجموعهای متوازن شکل دادهاند که در کنار چرخ زاپاس و رینگهای دلربای روی هر دو محور، تماشاچی را دعوت میکنند به دزدی؛ الکی که نیست، برای همین نما به شما میلیون ها دلار مایه میدهند! بدنه به طور کامل فاقد خطوط شکسته است و سعی شده تا حد امکان، خودرو طبق استاندارد آن سال های مرسدس-بنز طراحی شود در حالی که اشرافیت و مدرنیته را همزمان به رخ رقیبان بکشد.
لولای دربها در مدلهای چهار درب روی ستون B واقع شده و دربهای سمت جلو شبیه فیلمها، برعکس باز می شوند. همان انحنای گوشه کاپوت، روی درب ها نیز آمده و زه کرومی این خط را همراهی میکند؛ البته در مدل کبریوله این خط با گذر از درب عقب، تغییر شکل می دهد تا جا برای خودنمایی سقف چرمی باز باشد. همین سقف نیز خود سه حالت دارد و در هر حالتش، این سیمرغ قاف یقین، حس و حال متفاوتی به خود می گیرد.
در حالت سقف باز، رهبرانی را میبینیم که در میان جمع هواداران حاضرند. وقتی سقف کامل بسته است، مقامات به جلسه میروند. زیر باران و هنگام قرار گیری سقف روی سرنشینان عقب، انگار که هم هوا گرم است و هم آفتاب، خاطر آقایان را مکدر میکند. باید این نکته را ذکر کنیم که در نمای کناری سمت شاگرد، دو لوله خروجی دود که جزئی از سیستم اگزوز هستند و به لوله های زیرین متصل میشوند، از کاپوت بیرون آمدهاند تا با شما سخنی بگویند از دلی که به محض استارت، آتش میگیرد و با بیمروتی تمام، آسفالت خیابان را با جگر زلیخا یکی میکند.
می رسیم به آخر خط. همانجا که شاید در دوران قدیم، یعنی قبل از دهۀ شصت میلادی و خلق آن آثار ماندگار که همه میشناسیم، نمای خلفی سادۀ سادۀ ساده است. شاید علت عمده این سادگی، عدم در نظرگیری فضای بار سرپوشیده و همچنین چراغهای خطر ساده باشد. سپر عقب حدیث از زبان سپر جلو می گوید و به او شبیه است و لوله اگزوز استیل بلند، از سمت شاگرد بیرون زده است. درب باک نیز استیل است و هارمونی رنگ مشکی و تزئینات استیل را کامل میکند ضمن آن که از کنار گلگیر سمت راست، قد علم کرده است.
چراغ مربوط به دنده عقب هم استیل است و روی یک پایه استیل سوار بر سپر استیل شده است. قاب پلاک و حتی چراغ نمره هم استیلاند و چهار خط عمودی استیل، روی پشتیترین قسمت کابین خودنمایی میکنند که به زعم خود، زیبایی بصری مضاعفی به نمای مورد بحث میبخشند. در حالت سقف بسته، شیشه عقب نیز داریم که البته بسیار کوچک و به اندازه جلو پنجره یک پراید است و برای خالی نبودن عریضه آن جا واقع شده است. چرا که در دهه ۳۰، مگر چند خودرو وجود داشتهاند که پشت سر این اعلی حضرت باشند و نیازمند دیدهشدن؟
حال بیایید به اعداد مربوط به قد و قوارۀ بنز ۷۷۰ با اتاق ۰۷ نگاهی بیندازیم. فاصلۀ محوری در این کشتی لوکس، ۳۷۵۰ میلیمتر است؛ یعنی ۳۸۵ میلیمتر بلندتر از یک مرسدس میباخ امروزی و ۶۶۸ میلیمتر کوتاهتر از یک پولمن W222؛ صد البته که نزدیک نیمی از این فاصله محوری را کاپوت ۷۷۰ فراگرفته و اصلا نمیتوان گفت که این خودرو، به جاداری یک میباخ S650 است اما برای دوران خودش، این فضا آنچنان زیاد بوده که لقب فوق الذکر را به این مرسدس دادهاند.
وقتی به پارامتر بعدی برسیم، عظمت این خودرو بیشتر برایتان هویدا میشود. طول این پدربزرگ، ۵۶۰۰ میلیمتر است که ۱۴۷ میلیمتر از یک مرسدس میباخ ۲۲۲ بلندتر است. نمی دانم عظمت میباخ را درک کردهاید یا نه اما برای این که برای من و شمای ایرانی یک مثال ملموس زده باشم، این نکته حائز اهمیت است که مرسدس ۱۴۰ را همهمان با نام بنز تانک میشناسیم. طول این خودرو در نسخه سدان، ۵۱۱۳ میلیمتر است و ۴۸۷ میلیمتر کوتاه تر از یک مرسدس بنز ۷۷۰کا و این یعنی مرسدس بنز ۷۷۰کا بعنوان یک خودروی ۴ درب، یکی از بزرگترین مرسدس-بنزهای تاریخ است.
عرض ۷۷۰، چیزی حدود ۱۸۴۰ میلیمتر است که با توجه به استانداردهای آن دوران، عریض هم به نظر میرسیده اما به هر حال از یک مرسدس-بنز کلاس S جدید، حدود ۶ سانتیمتر کوتاه تر است و صد البته عرض نسل دوم این خودرو، به ۲۰۷۰ میلیمتر رسید که آن خودرو با کد اتاق W150 در سال ۱۹۳۸، عبارت Größer Benz را جان دوبارهای بخشید. درمورد ارتفاع باید بگویم که ۱.۸۳ متر، ارتفاع دقیق این خودروست و این یعنی مرسدس-بنز W07 با استانداردهای امروزی، نیم وجب از یک شاسی بلند واقعی مانند تویوتا لندکروزر کوتاهتر است و با یک مرسدس G کلاس قبل از ۲۰۰۳ نیز تفاوتی در ارتفاع ندارد.
جهت اطلاع از آخرین اخبار شرکت ایران خودرو و زمانبندی پیش فروش ایران خودرو کلیک نمایید.
طراحی داخلی و امکانات رفاهی مرسدس بنز ۷۷۰k؛ برای رهبران
نمیدانم تا به حال در خودرویی با داشبورد و رودری فلزی نشستهاید یا نه، اما این حجم از استفادۀ چرم و چوب برای پوشاندن فلز لخت بدنه، حداقل تا اواسط دهۀ پنجاه میلادی حرکت خارق العادهای به حساب میآید. شاید در نظر شما شکل غربیلک فرمان و یا طراحی عقربه ها کمی عجیب به نظر برسد اما همین طور که شما امروز تعجب کردهاید، در دهۀ ۳۰ هم همه متعجب بودند که این همه چرم برای چه؟ این همه چوب را چگونه یک دست شکل دادهاند؟ اصلا چرا باید بدانیم که کدام چراغ کار میکند؟ چرا ماشین را اصلا از روی فرمان استارت میزنیم؟ جالب شد، نه؟
آن دستههای ساعتی شکل روی فرمان برای وصل شدن سوخت، استارت و دنده اوردرایو میباخ هستند. ای خدای بزرگ به من قدرتی عطا کن که یکباره وسط این بخش که در مورد طراحی داخلی و امکانات رفاهی است، دامنم از دست نرود و از این تکنولوژیهای ناب نگویم! خلاصه که راکب مرسدس بنز ۷۷۰k، هم استارت بدون کلید داشته و هم به نوعی دنده روی فرمان و من و شما ۹۰ سال بعد از او، روی پارس ELX و ۴۰۵ GLX که هم کابین بدون ایمنی دارند و هم به نوعی قیمت سر به آسمان، تعصب میکشیم.
به هر حال، جز لوکس بودن هیچ چیز نمیشود در کابین این خودرو دید همان طور که در بدنه اش هم تنها همین را دیدیم: اشرافیگری.
بیایید کار را از داشبورد شروع کنیم. کل داشبورد را چوب اعلای خوش رنگی پوشانده که شاید این طرح را در دهۀ شصت میلادی هم استفاده کردن، قیمت را از این رو به آن رو میکرده است. همین چوب، قسمت بالایی تودریها را نیز پوشانده و تا انتهای دربهای عقب، به طور شیک و یکدستی به کار رفته است. عقربهها و کلیدهای کنترلی خودرو، همه روی داشبورد و در وسط آن واقع شدهاند و این خودرو در این قسمت، به طرز زاید الوصفی مدرن به نظر می رسد.
اگر از سمت چپ شروع کنیم، پس از چراغ های مربوط به اخطار روشن بودن چراغ راهنما و خطر، المان بعدی روی داشبورد عقربه دور موتور است که از صفر تا ۳۵۰۰ دور بر دقیقه شمارهگذاری شده است. در کنار این عقربه، محل قرارگیری کلید خودرو است و همچنین کلیدهایی وجود دارند که اصلا نمیدانیم برای چیست و تحقیق راجع به آنها نیز نتیجهای حداقل برای نویسنده، در بر نداشت.
الکی که نیست، ۱۱۷ تاست کلا و بیشترشان هم نابود شدهاند و آنها که سالم ماندهاند، یا در موزه حضور دارند و یا در کلکسیونهای شخصی که نمیگذارند احدی حتی عکسی از آن بگیرد چه برسد بدان که بپرسند آقا این کلید چه کاری انجام میدهد؟
ولی حداقل این را می توان گفت که کنترل همه چیز از طریق این کلیدهاست و حالا اگر روزی شما هم حداقل ۲ میلیون دلار پول داشتید، یکی بخرید و به ما هم بگویید که کارکرد این همه کلید روی داشبورد چیست. علی ای حال در میان این کلیدها، عقربههای دمای آب، میزان شارژ باتری، ساعت، سوخت موجود در باک و فشار روغن حضور دارند که نظم خاصی بینشان حاکم است و با نظم و ترتیب یک جا نشستهاند.
بالای این عقربهها، دستگیره تنظیم شیشه جلو را میبینید که برای هواخوری باز میشود و کمی آن طرفتر نیز درب محفظۀ داشبورد حضور پررنگی دارد. از داشبورد که دل بکنیم، میرسیم به تودریها، صندلیها و شیشه وسط. اصلا میرسیم به دسته دنده و ترمز دستی که استیل تشریف دارند تا کلکسیون تزئینات روی لباس این پادشاه کامل شود.
همه جای کابین، چرم است و هر کجا را که نگاه بیندازید، چرم آن چنان بیداد میکند که از خود بی خود میشوید. کم چیزی نیست که خودرویی ۱۴ سال ماشین هیتلر بوده باشد، ماشین هیروهیتو بوده باشد (اولین خودروی سواری ضد گلولۀ جهان در سال ۱۹۳۵) ، ماشین پاپ بوده باشد؛ بالاخره باید در شأن بزرگانی که مالک مرسدس بنز ۷۷۰کا بودهاند، کیفیت بالا میبوده و صد البته کیفیت در حد اعلی است.
تودوزی چرم یا پارچه که رنگهای مختلفی داشته و در نمونه حاضر در عکس هایمان قرمز رنگ است، دوخت راه راه دارد و از بالای صندلیها، جایش را به جیر سقف میدهد. همه صندلیها حالت مبله دارند و صندلیهای عقب در دو طرف، زیر آرنجیهایی دارند که به جرأت نمونهشان در خودروهای امروزی هم یافت نمیشود. مگر میشود تکهای از اسفنج و چرم، این قدر دلبر باشد؟
تازه صندلی عقب، امکانات رفاهی خوبی نیز به نسبت زمان خود دارد. فرض کنید یک رهبر فاشیست هستید، آیا وضعیت هوای بیرون برایتان مهم نیست؟ مرسدس-بنز یک دماسنج و یک رطوبت سنج جلوی رویتان گذاشته است. آیا از نافرمانبرداری مردمتان خسته شدهاید؟ برای هر سرنشین عقب، زیر سیگاری و فندک مجزا تعبیه شده است. آیا میخواهید رانندهتان جاسوسی شما را پیش انگلیسی ها نکند؟ شیشه وسط را با اهرم بالابر دستی جذابش بالا بکشید.
علاوه بر این نیز باز صندلیهای عقب دکمههایی در کنار خود دارند که اصلا نمی دانیم چیستیشان را! تازه شاید فکر کرده باشید که این یک خودروی ۴ نفره است ولی مرسدس در این قسمت هم سنگ تمام گذاشته و دو صندلی چرمی را جوری تا کرده که حتی فکرش را هم نمیکنید؛ یعنی این لیموزین ۴ درب، گنجایش ۶ نفر را دارد و با حضور ۴ نفر نیز، تبدیل به یک خودروی تشریفاتی با صندلی های VIP میشود.
کف اتومبیل، تماما جیر است و علی رغم آن که W07 یک دیفرانسیل عقب است، سعی شده تا جای پای سرنشینان اندکی تنگ نشود. باز هم هر چه بگویم، کم است و تنها کاری که میتوان کرد، تماشای عکسهایی از این چهرۀ ماندگار است.
قوای فنی مرسدس بنز ۷۷۰k؛ نوآوری خالص
طراحیاش گل بود و حالا قرار است به سبزه نیز آراسته شود. قبل از هر چیز به این نکته توجه کنید که سخن از دهۀ ۳۰ میلادی است، سخن از قبل جنگ جهانی دوم است، سخن از دورانی است که خرید خودرو حتی برای قشر متوسط جامعه جهانی نیز متداول نبوده و تنها طبقۀ متمول یارای خرید یک اتومبیل داشتهاند. پس نباید انتظار داشته باشیم که این خودرو ۲۰۰۰ اسب بخار قدرت داشته باشد با یک موتور ۴ سیلندر ۱.۴ لیتری!
بر خلاف بسیاری از رقبای اروپایی آن دوران که موتور ۱۲ سیلندر را برای پرچمدارانشان انتخاب میکردند، تیم تحت نظارت هانس نیبل و آلبرت هیس (رؤسای دفتر طراحی و توسعه موتور مرسدس-بنز)، یک موتور هشت سیلندر خطی برای این خودرو در نظر گرفتند. حجم موتور دقیقا ۷۶۵۵ سانتیمتر مکعب بود که تحت آرایش I8، با کد M07 مرسدس-بنز شناخته میشد.
این موتور در نمونههای مرسدس بنز ۷۷۰k معمولی که تنها ۱۳ عدد از آن تولید شده است، به صورت تنفس طبیعی توانایی تولید توان ۱۵۰ اسب بخار را داشته است و البته این تعداد کم، به دلیل آن بوده که سفارشدهندگان این خودرو، برای یک مرسدس W07 ضعیفتر، چیزی حدود ۲۳ هزار دلار امروزی تخفیف میگرفتند که البته برای اشخاصی که خود مقامات بلند پایه کشورهای ثروتمندند، این عددی نیست. پس مدل قویتر، پرفروشتر هم بوده است.
موتور دوم که روی مدلهای ۷۷۰کا استفاده شده، همین موتور M07 به همراه یک سوپرشارژر از نوع Roots است که به کمک این سوپرشارژر دور پایین، تا ۲۰۰ اسب بخار قدرت را به چرخهای عقب هدایت میکند. هر دوی این موتورها، دارای حداکثر دور ۲۸۰۰ و سیستم روغنکاری اتوماتیک موتور (که امروز یک امکان ابتدائی به نظر میرسد) بودهاند و از کاربراتور برای سوخترسانی آنها استفاده شده است.
سیستم برق رسانی موتور M07 نیز بدین صورت بوده که به ازای هر سیلندر، ۲ عدد شمع وجود داشته که یکی از طریق دلکوی خود به کوئل وصل بوده و دلکوی دیگری نیز مستقیما به باتری خودرو وصل است. این گونه مرسدس-بنز تا مقدار خوبی مصرف سوخت این موتور غول پیکر را نسبت به قدرتش، کاهش داد و M07 را به یکی از پربازدهترین موتورهای آن دوران تبدیل کرد که البته مصرف ۲۸ تا ۳۰ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر، برای آن دوران عدد زیادی محسوب نمیشده است.
از پیشرانه که گذر کنیم، میرسیم به سیستم انتقال قدرت و گیربکس سه دندهای که با یک فناوری بسیار گرانقیمت و نادر، مرسدس بنز ۷۷۰کا را از رقبا متمایز میکرد. این جعبه دنده مجهز بود به یک سیستم اوردرایو (Overdrive) ساختهی میباخ که روی هر دنده قابلیت اجرا داشت و از طریق شستی روی فرمان، روی مدار انتقال قدرت میآمد. با این حساب در واقع این خودرو، ۶ دنده رو به جلو داشت و اصلا این مرحله برای یک خودروی سواری دنده دستی، ۷۰ سال بعد از تولید اولین نمونه W07 نیز قفل بود.
نکته جالبتر در مورد این سیستم اوردرایو این است که وارد مدار شدن آن، اصلا نیازی به کلاچ گرفتن نداشت و از یک سیستم تعویض دنده به کمک خلاء استفاده میکرد که در نوع خود، بسیار جالب است. مقایسه کنید با کامیون های دنده دستی مدرن، که برای به اصطلاح نیم دنده دادن یا همان اوردرایو خودمان روی هر دنده اصلی، نیاز به یک بار کلاچ گیری نیز هست.
نهایتا این گیربکس به همراه دیفرانسیل عقب، مرسدس بنز ۷۷۰کا سال ۱۹۳۰ را به حداکثر سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت میرساند که در نسل دوم با همین آرایش و افزایش ۳۰ اسب بخاری قدرت، به ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت و با آرایش دو سوپرشارژر و افزایش قدرت تا ۴۰۰ اسب بخار، به ۱۹۰ کیلومتر بر ساعت رسید.
شما کاربر گرامی میتوانید از آخرین تغیرات قیمت خودرو در صفحه قیمت خودرو آشنا شوید.
تعلیق و ایمنی مرسدس بنز ۷۷۰k؛ نامبر وان
وقتی با تولید W07 دایملر-بنز تبدیل به بهترین خودروساز جهان شد، همینطور الابختکی که نبود، حتما در همه جهات کارهایی انجام شده بود که این خودرو، همه جوره جور کل کمپانی را کشید و مرسدس-بنز طعم شیرین پیروزی بر دیگر خودروسازها را چشید.
این خودروی ۲.۷ تنی، مجهز به ترمز چهارچرخ با مکانیزم بوستر Bosch-Dewandre مکانیکی بود که اصلا در دوران خودش، یک جهش بزرگ ایمنی محسوب میشد. درست است که مثل امروز سیستم هیدرولیک ترمز و بوستر خلأیی وجود نداشت، اما این که اتومبیلی در سال ۱۹۳۰ سیستم کمکی ترمز داشته باشد، برای خودش پنج ستاره ایمنی یورو انکپ محسوب میشد!
در بحث تعلیق و شاسی، مرسدس-بنز بسیار محافظهکارانه عمل کرده که البته مورد استقبال کارشناسان آن دوره قرار گرفت. با آن که وینچنزو لانچیا در سال ۱۹۲۲ تعلیق مستقل را اختراع کرده بود و تا سال ۱۹۳۲ نیز تقریبا تمام خودروهای جهان دارای تعلیق جلوی مستقل شدند (مقالهی سیستم تعلیق در جادهی تاریخ را مطالعه کنید)، اما مرسدس-بنز روی پرچمدار خود از تعلیق جلو و عقب غیرمستقل بهره برد.
در محور جلو، تعلیق از نوع محور صلب با شکل مقطع H و در محور عقب نیز تعلیق از نوع اکسل بانجو بود که در هر دو محور فنرهای شمش نیمه بیضی به کار رفته بودند. نوع شاسی، جعبهای بود که امروزه نیز در آفرودرها یا خودروهای مسابقهای کاربرد دارد و مرسدس بنز ۷۷۰کا را تبدیل به یک خودروی با سواری بسیار عالی در تمامی سرعتها کرده بود. رینگها نیز در این خودرو از نوع پرهچوبی یا پرهسیمی بودند که برای تعویض راحت، مرسدس از مکانیزم ضربهای آسان بازشو Rudge روی چرخها استفاده کرده بود.
در کل ایمنی این خودرو در روزگار خود، مثال زدنی بوده است. مجله آلمانی Motor und Sport در روزهای آغازین سال ۱۹۳۱، چنین گفته است که: “به خلاف دیگر مدلهای آشنای رقبا، رفتار «گرند مرسدس» در تمامی سرعتها بی عیب و نقص است. ما هیچ وسیلۀ نقلیه دیگری را نمیشناسیم که اجازۀ رانندگی بدون خطر با این بدنۀ سنگین را با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت بدهد و به راحتی بتواند سرعت یک قطار سریعالسیر را حفظ کند”.
و این خود گواه بر این مدعاست که جدای از تمام اشرافیتی که در مرسدس-بنز W07 میتوان یافت، این خودرو یک اسب پرقدرت است که به این راحتیها زمین نمیخورد.
مرسدس بنز ۷۷۰ کا در ایران؛ غیبت کبری
مرسدس-بنز از آن کمپانیهایی است که سالهاست بازار خودروی کشورمان را ترک نکرده است. شاید گاهی اتومبیلهای خاص و گران قیمتش را مردم نتوانستهاند وارد کنند اما همیشه این حضور وجود داشته، ولو دورهای با مونتاژ در تاپ خودرو و یا با وارد شدن کویتیها و مرسدس-بنزهایشان در خلال جنگ اول خلیج فارس.
در مورد این خودروهای بسیار خاص و گران قیمت مرسدس-بنز، مانند مرسدس بنز ۷۷۰کا یا ۵۰۰کا، باید گفت که شاید بعد از سفر ناصرالدین شاه به آلمان روابطی جسته و گریخته بین ایران و آلمان شکل گرفت اما تا ۱۹۳۴، هیچگاه روابط ایران و آلمان، به نزدیکی رابطۀ آن با شوروی یا انگلستان نبود.
با نزدیکی بیش از پیش هیتلر و رضا شاه پهلوی در این سال، حالا نوبت آن بود که هیتلر نیز تحفهای تقدیم شاه ایران کند تا به تحکیم روابط کمکی کرده باشد خصوصا آن که این هدیه، خودرویی باشد که در هیچ کجای دنیا، غیر از سیندلفینگن و اشتوتگارت یافت نمیشود. هیتلر ۷۷۰کا را به متحدین بسیار نزدیکش، که جنگ جهانی دوم را به حساب کمک آنها شروع کرد (و کشورهایشان بعد از جنگ به ویرانهای تبدیل شد)، هدیه میداد.
با نزدیکی بیش از پیش هیتلر و رضا شاه پهلوی در این سال، حالا نوبت آن بود که هیتلر نیز تحفهای تقدیم شاه ایران کند تا به تحکیم روابط کمکی کرده باشد خصوصا آن که این هدیه، خودرویی باشد که در هیچ کجای دنیا، غیر از سیندلفینگن و اشتوتگارت یافت نمیشود. هیتلر ۷۷۰کا را به متحدین بسیار نزدیکش، که جنگ جهانی دوم را به حساب کمک آنها شروع کرد (و کشورهایشان بعد از جنگ به ویرانهای تبدیل شد)، هدیه میداد.
طبیعتا رضا شاه آن قدر که به متفقین نزدیک بود، به آلمان نزدیک نبود و یک مرسدس-بنز ۵۰۰کا اتوبان کوریر سال ۱۹۳۵، سهم این شاه پهلوی از هدایای هیتلر به دوستانش بود؛ خودروی ارزشمندی که در حال حاضر تنها نمونه اتوبان کوریر موجود در دنیاست و فعلا از کشور خارج نشده اما به گفته برخی منابع، ظاهرا موتور آن با یک نمونه جدیدتر آمریکایی تعویض شده و موتور فابریک ۵ لیتری مرسدس را روی خود ندارد.
طبیعتا رضا شاه آن قدر که به متفقین نزدیک بود، به آلمان نزدیک نبود و یک مرسدس-بنز ۵۰۰کا اتوبان کوریر سال ۱۹۳۵، سهم این شاه پهلوی از هدایای هیتلر به دوستانش بود؛ خودروی ارزشمندی که در حال حاضر تنها نمونه اتوبان کوریر موجود در دنیاست و فعلا از کشور خارج نشده اما به گفته برخی منابع، ظاهرا موتور آن با یک نمونه جدیدتر آمریکایی تعویض شده و موتور فابریک ۵ لیتری مرسدس را روی خود ندارد.
اما از ۵۰۰K که بگذریم، مرسدس بنز ۷۷۰k هیچوقت پا به ایران نگذاشت. قیمت پایه هر مرسدس بنز ۷۷۰k در سال ۱۹۳۰، ۴۴ هزار مارک رایش بود، و هر مارک برابر ۴۶۰ دلار آمریکا در آن دوران بود و تورم ایالات متحده آمریکا نیز در این ۹۲ سال، ۱۶.۲۱ برابر بوده است و این یعنی در سال ۱۹۳۰، مبلغی در حدود ۳۲۸ هزار دلار برای خرید یک مرسدس-بنز W07 کمپرسور (Kompressor) نیاز بوده که همین الان هم مبلغ بالایی محسوب می شود.
پس باید حق بدهیم به هیتلر که به دوست نه چندان متحدش، یک خودروی ۲۵ هزار مارکی هدیه دهد که به نرخ ارز امروز، ۱۹۳ هزار دلار ارزش دارد. علی ای حال، شاید آن دوران اگر کسی از تجار و یا درباریان میخواست، میتوانست یکی از این بنزهای بزرگ را بخرد. اما امروز، هم ۳۰۰ و اندی هزار دلار عدد بزرگی است و هم محدودیت واردات داریم. گرچه ۳۰۰ هزار دلار، قیمت معادل سال ۱۹۳۰ است و امروز برای خرید یک مرسدس بنز ۷۷۰کا، باید بالای ۲ میلیون دلار بپردازید!
سخن آخر
اگر تا صبح قیامت بنشینید به تماشای این مدل و در موردش بخوانید و پیاده گرد جهان بگردید تا یکی ببینید، باز هم درک این عظمت میسر نیست و هر آن چه که در این شماره از نشریۀ رینگ اسپورت خواندید، قطرهای بود از دریای خوبیهای نسل اول مرسدس-بنز ۷۷۰ و ۷۷۰کا با کد اتاق W07 که در زیبایی، امکانات، ایمنی و مشخصات فنی یکی از بهترین خودروهای تاریخ به شمار میرود.
نمونهای که در بیشتر عکسهای این مربوط به این نوشته دیدید، یکی از معدود نمونههای سالم مرسدس بنز ۷۷۰کا سال ۱۹۳۰ با مشخصات اتاقی که در بخش طراحی گفته شد و پلاک قدیم عراق میباشد که توسط شاه فیصل اول عراق سفارش داده شده بود و از ۱۹۳۱ تا ۱۹۵۸ در دوران شاه قاضی و شاه فیصل دوم در کشور عراق به عنوان خودروی تشریفات مورد استفاده بوده است.
این خودرو در سال ۱۹۵۸ توسط مرسدس-بنز در بیروت، پایتخت لبنان، اورهال شد و با هواپیما به عراق بازگشت که البته فیصل دوم در آن سال درگذشت و این خودرو نیز در عراق بلا استفاده ماند. در سال ۱۹۶۷، موزه IMS ایندیاناپولیس این خودرو را از دولت عراق خرید و از طریق دو پرواز، یکی از بغداد به بیروت و دیگری از بیروت به بالتیمور، آن را به محل موزه رساند.
این خودرو از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ در مرحله پیش از مسابقۀ گرندپری آمریکا در فرمول یک و همچنین ایندی ۵۰۰ حضور داشته و حالا پس از ۵۵ سال حضور در موزه ایندیاناپولیس، در روز ۷ فوریه سال جاری توسط یک کاربر کلکسیونر خودروهای کلاسیک در آمریکا به نام Livestudio در سایت حراجی Bring a Trailer به مبلغ ۲ میلیون و ۵۵۵ هزار و ۵۵۵ دلار خریداری شد. امید است که مالک جدید این خودرو، به نحو احسن از آن مراقبت کرده و تا ابد این میراث بزرگ برای دنیای خودرو دوستان به یادگار باقی بماند.
همون بهتر که تو ایران نداریمش، یه ۵۰۰ داریم که اونم به لطف آقایون ورداشتن موتور پاکارد روش گذاشتن، کلا تو مملکت ما سیستم نگهداری دولت از ماشینای تاریخی همینه، یه ماشین تاریخی داریم که ابروش نامیزونه، چیکارش کنیم؟ آها میزنیم کلا گردنشو قطع میکنیم، با همین طرز تفکر ۲۰ سال دیگه ماشینای میلیون دلاری داریم تو مملکتمون که دست دولت بودن و نیست شدن
بله درست میفرمایید، نمونهاش هم موزۀ خودروهای تاریخی جاده مخصوص