موتوراسپرتمقالات موتوراسپرت

جیم کلارک، مردی برای تمام فصول

زندگی حرفه ای جیم کلارک

نکات برگزیده مطلب
  • دوران جوانی قهرمان
  • آشنایی با کالین چپ من
  • حوادث تلخ
  • جیم کلارک؛ مردی همه فن حریف

جیم کلارک هرگز رویای قرار دادن مسابقات به عنوان یک سبک زندگی را در سر نداشت، اما به تنهایی به بهترین زمینۀ ورزشی خود بدل شد، ورزشی که از یک سرگرمی دوران جوانی در یک مزرعه نشأت می گرفت. هنگامی که پیست جان این راننده فقید را گرفت، دنیای مسابقات عزادار یکی از محبوب ترین قهرمانان بی ادعای اسکاتلندی شد که با صداقت درونی تمام و ارزش های انسانی ستودنی اش مورد علاقۀ هواداران و رقبایش نیز بود. تقریباً پشت فرمان شکست ناپذیر بود و بیرون از خودرو آسیب پذیر و همیشه قهرمانی متواضع. کم تر قهرمانانی چنین غالب بودند و از آن کم تر بودند افرادی که چنین به محبت معروف باشند. با رینگ اسپورت همراه باشید…

دوران جوانی قهرمان

جیم کلارک جونیور در چهارم ماه مارس سال ۱۹۳۶ (۱۳ اسفند ۱۳۱۴) دیده به جهان گشود و به همراه چهار خواهر خود در یک مزرعۀ خانوادگی در بِرویکشایر اسکاتلند، در نزدیکی مرز انگلستان زندگی می کرد. فضای زیادی در زمین های کشاورزی در اختیارش بود که حس خانه را به او منتقل می کرد و فرسنگ ها با دنیای مسابقات جهانی فاصله داشت، موضوعی که کمابیش در مجلات و کتاب ها دربارۀ آن ها مطالعه کرده بود.

او در یک مدرسۀ خصوصی در ادینبرگ به تحصیل پرداخت و در کریکت و تا حدودی در هاکی نیز مهارت خوبی داشت. اما زمانی که بحث استفاده از خودرو ها برای هدف های ورزشی می شد، جیم کلارک باید اجازۀ والدینش را برای رانندگی آن هم فقط به منظور انجام امور کشاورزی می گرفت. رفته رفته با رانندگی دزدکی با خودروی خانوادگی و بعدها رانندگی با تراکتور در سن ۱۷ سالگی گواهینامۀ رانندگی خود را اخذ کرد، در این هنگام مدرسه را ترک کرده بود و تمام وقت به کار در مزرعه می پرداخت.

خودروی روزمره اش یک تالبوت سان بیم ۱۹۵۶ بود که به وسیلۀ آن موفق به رقابت در رالی های محلی شده بود. جیم کلارک خیلی زود موفق به کسب عنوان های باشگاهی با خودروهای مختلف شد و بدین شکل دوستان علاقه مند و سرمایه داری را پیدا کرد. وقتی که با هر پیروزی در کانون توجهات قرار می گرفت، خجالت زده می شد اما با تشویق دوستان مسابقات را جدی تر گرفت.

آشنایی با کالین چپ من

در سال ۱۹۵۸ بود که با یک لوتوس الیت کوپه در پیست برندز هَچ مسابقه داد، جایی که به سرعت عملکرد و پیروزی اش کالین چپ من، مؤسس شرکت لوتوس را تحت تأثیر قرار داد؛ این گونه بود که توسط وی به مسابقات فرمول جونیور با خودروی لوتوس دعوت شد. جیم کلارک فوراً پله های ترقی را طی کرد و تا سال ۱۹۶۰ در مسابقات فرمول یک حضور پیدا کرد.

حوادث تلخ

در همان سال بود که در بلژیک بدترین هفتۀ او در طول دوران فرمول یک رقم خورد. در ابتدای مسابقه کریس بریستو حادثۀ منجر به مرگ داشت و کلارک موفق شد تا از کنار پیکر متلاشی شدۀ او عبور کند و مسیر را ادامه دهد. در چند دور آتی هم تیمی اش آلن استیسی در تصادف با یک پرنده کنترلش را از دست داد و کشته شد. پس از آن کلارک ادعا کرد که آن روزها تمایل به خداحافظی همیشگی با ورزش را داشت و حس کینه از پیست اسپا تا همیشه در دل او باقی ماند هرچند که در همین جا بود که چهار قهرمانی به ثبت رسانید.

در مسابقات گرندپری ۱۹۶۱ بود که در تصادفی در مونزا، ولفگانگ فن تریپس در آتش سوخت؛ گرچه جیم کلارک بی گناه بود اما باز هم تلنگری برای بازنشستگی به او بود. اما به اصرار کالین چپ من این اتفاق نیفتاد و برای چهار فصل بعدی برای لوتوس رانندگی کرد و تنها رقیب جدی او مشکلاف فنی بودند اما به گفتۀ نزدیکان و مهندسان او طوری رانندگی می کرد که کمترین استهلاک را به همراه داشت، گویی کلارک و خودرو یک عضو واحد باشند.

جیم کلارک؛ مردی همه فن حریف

در سال ۱۹۵۹ در مسابقات ۲۴ ساعتۀ لومان شرکت کرد و در سال ۱۹۶۳ بود که با یک لوتوس ۳۸ در مسابقات ایندی ۵۰۰ شرکت کرد و مقام دوم را کسب کرد اما در سال ۱۹۶۵ موفق به کسب قهرمانی در این مسابقات شد. در سال ۱۹۶۴ هم در مسابقات قهرمانی تورینگ بریتانیا شرکت داشت، در سال ۱۹۶۶ هم در رالی بریتانیا. او حتی در مسابقات نسکار هم شرکت کرد. جیم کلارک جزء معدود افرادی بود که در یک فصل در چندین مسابقه شرکت می کرد و مسائلی از قبیل تداخل زمانی گرندپری موناکو و ایندیاناپلیس ۵۰۰ مانع از افتخار آفرینی او نمی شد؛ این یعنی حد کمال!

به مسابقات فرمول یک باز می گردیم، جایی که با خودروی طراحی شده توسط چپ من، کلارک افتخار آفرینی می کرد. او قهرمانی ۱۹۶۲ را فقط به دلیل نشت روغن باخت، آن هم در دور آخر. در سال ۱۹۶۳ همه چیز عالی پیش رفت و او اولین قهرمانی اش را کسب کرد. در سال ۱۹۶۴ باز هم نشت روغن کار دستش داد. اما در سال ۱۹۶۵ او شش مسابقه از ده مسابقه را پیروز شد و دومین قهرمانی اش را کسب کرد.

حالا جیم کلارک و چپ من دو برادر بودند. چپ من همیشه از انسانیت و اخلاق محبت آمیز او سخن می گفت اما همیشه متذکر بود که کلارک مرد فنی نبود؛ در عوض این چپ من بود که مشکلات فنی خودرو را از زبان کلارک ترجمه می کرد. کلارک در تشخیص چنین مشکلاتی تبحر داشت.

کلارک از مصاحبه های کنفرانسی فراری بود و همانطور که اشاره شد بسیار خجالتی بود. کسی از درون او آگاه نبود، مثلاً گراهام هیل و جکی استوارت می دانستند او فردی تودار است و پشت فرمان بسیار رقابتی است اما در روزمره حتی در انتخاب رستوران برای صرف شام دچار سردرگمی می شود.

حالا او بسیار ثروتمند شده و در تبعید مالیاتی، در پاریس به سر می برد. او هرگز ازدواج نکرد اما همیشه رؤیای یک زندگی آرام در کنار یک خانواده در یک مزرعه را در سر می پروراند. او عمداً قراردادهای سالانه اش را یک جا می بست تا هر وقت می خواهد، آزادانه عمل کند. هرچند که یک بار بنا به جدایی از لوتوس داشت، اما صبر کرد و پاسخ صبوری اش را با اولین قهرمانی گرند پری اش در سال ۱۹۶۶ گرفت.

از نظر فانجیوی بزرگ، جیم کلارک هم به ندرت خطا داشت اما در ۷ آوریل  1968 بود که در یک مسابقۀ فرمول یک در هاکنهایم آلمان به دلیل نقص در لاستیک لوتوس خود جان خود را از دست داد. جامعۀ مسابقه در شوک بسر می برند و بسیاری بر این باور بودند که قلب مسابقات ایستاده است. کالین چپ من می گفت که بهترین دوستش را از دست داده است و گراهام هیل گفته است که همیشه دلتنگ لبخند جیم کلارک خواهم بود.

برای مشاهده آخرین اخبار فرمول یک کلیک نمایید.

۴.۶/۵ - (۵ امتیاز)
قیمت روز خودرو - رینگ اسپورت

نوشته های مشابه

‫۲ نظرها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code

دکمه بازگشت به بالا
enemad-logo